سفارش تبلیغ
صبا ویژن
love to mother 5 

امشب پدر به خواب من آمد، صداش کرد
او هم جواب داد
یک دود هر گرفت و به دور چراغ ماه
معلوم شد که مادره از دست رفتنی ست
اما پدر به غرفه باغی نشسته بود
شاید که جان او به جهان بلند بود
آنجه که زندگی ستم و درد و رنج نیست
این هم پسر، که بدرقه اش می کند به گور
یک قطره اشک مُزد همه ی زجرهای او
اما خلاص می شود از سرنوشت من
مادر بخواب، خوش
منزل مبارکت.

 

شهریار

love


نوشته شده توسط عرشیا مهران در دوشنبه 93/5/27 و ساعت 11:38 عصر